فوتر کمک
پتو را تا سرشانهها کشیدهام بالا، زانوها را خم کردهام و لپتاپ را گذاشتهام رویش. نشستهام به نوشتن از این روزها و دقیقهها. روزها و دقیقههایی که ای کاش میتوانستم بگذارمشان روی دور تند تا با شتاب بیشتری بگذرند. آدم باید احمق باشد که بخواهد روزهای بیماری را با سرعت کمتری پشت سر بگذارد. اما دریغ و درد که زمان نسبی است و وقتهایی که کسالت داری یا دچار استرسی با شتاب کمتری میگذرد. آنقدر که ثانیه ثانیهاش را میشماری و هیچ به هیچ.
دارم فکر میکنم زندگی ما بیشتر از هر چیز در سیزیف بودگی خلاصه میشود. در یک رنج یا بهتر است بگویم یک بازیِ ابدی. در اینکه هرروز سنگی را از سراشیبی کوه بالا ببریم و درست نرسیده به بالای کوه، سنگ دوباره درغلتد و برگردد پایین. هرروز، هرروز و هرروز.
این روزگارِ غدارِ کجمدار همان خدای خدایان است. زئوس بزرگ. همانی که ما را محکوم کرده به رنجی ابدی. همانی که با هربار درغلتیدن سنگ احتمالاً دستانش را به هم میمالد و پیش خودش فکر میکند: «عجب حیلهای! عجب حیلهای!» و بعد خندهای سرمستانه سرمیدهد.
چرا سیزیف دست نمیکشد از این تلاش بیپایان؟ از این بازی مکرر؟ از این رنج مداوم؟ سیزیف در نظرگاه من عاشق این بازی است. بازی، بازی سیزیف است و نه زئوس. این سیزیف است که حیلهگرانه دارد زئوس را دست میاندازد. سیزیف است که هربار از جای خود بلند شده، گرد و خاک شلوارش را میتکاند و چشم میدوزد به سنگ درغلتیده و بعد زیر لب تکرار میکند: «باز این سنگ نفرین شده درست نزدیک قله از دستانم رها شد. چیزی نیست! دوباره بازی میکنیم.»
زئوس سرمستانه به گوی پایین قله نگاه میکند و فکر میکند چه نقشهی شرورانهای! و اما سیزیف، برای سیزیف شروع دوباره بازی و مقابلهی دوباره و دوباره با خدای خدایان همان چیزی است که او را غرق لذت میکند. این رنج مداوم، این سر فرونیاوردن در برابر روزگار لاکردار و دست سرنوشت، همان چیزی است که سیزیف را امیدوارانه به جلو حرکت میدهد. همان لذت زندگی. لذتی که تا ابد ادامه دارد.
همهی این فلسفهبافیها را کردم تا برسم به تک جملهی عنوان. به اینکه «من زندهام به رنج.» حالا هرچندبار هم که این گوی نفرین شده لیز بخورد و برود تا پایین کوه، باز این بازی، بازی ماست و نه بازی زئوسِ ناجوانمرد.
همین.
لب مطلب همون تیتر بود.
بالاخره بعد از مدتها یه مطلب آقاگلی خوندیم.
مدتها بود که منتظر چنین چیزی بودم.
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد مرد:)
ارادت. 🙂